بازی DESTINY 2 برای پلی استیشن 4 PS4
Destiny 2 یک بازی چندنفره آنلاین در سبک شوتر اول شخص و دنباله قسمت اول این سری ( Destiny ) است. استودیوی Bungie در حال حاضر در حال توسعه Destiny 2 بوده و این بازی به زودی برای پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان و کامپیوترهای ویندوزی عرضه خواهد شد.
همانند بازی قبلی این سری، Destiny 2 نیز یک بازی شوتر اول شخص چندنفره آنلاین است که از المانهای نقش آفرینی بسیار زیادی بهره میبرد. این بازی نسبت به نسخه پیشین خود بهبودهای بسیاری در بخش گرافیک، مچمیکینگ و… داشته است.
خیلی دور، خیلی نزدیک
بگذارید از همین اول روراست باشیم؛ Destiny بازی خوبی نبود. هر چه که بود از خلف وعدههای بانجی تا فشارهای مضاعف و هرج و مرج پیش از عرضهی بازی، آن چیزی نبود که انتظار داشتیم و میخواستیم. آه و افسوس هم بیفایده بود چون آبی که ریخته را نمیتوان جمع کرد. برای همین به انتظار نشستیم، تا بانجی به مانند ققنوسی از خاکستر برخیزد و آن بازی انقلابی را شاید با عرضهی DLCها به ما تحویل بدهد. اما گویی مشکلات دستینی به خرده جانش رفتهاند و هیچ راهی برای خارج شدنشان نیست، مسئلهای که با تجربه کردن نسخهی کنونی بیشتر و بیشتر برای من نمایان شد: دستینی همینی است که هست و هیچ گاه نمیتواند تغییر بنیادی بکند!
اصلا دستینی چیست؟ اول که بازی را شروع میکنید و دستانتان آن کنترل نرم و خارق العادهای که بانجی تدارک دیده و هم چنان گیراترین بخشش محسوب میشود را حس میکند و شلیک کردن برایتان به مثابه خوردن لذت بخشترین غذاها میشود، وقتی مکانیکهای مختلف هر چند گاه سطحی معرفی میشوند، با خود میگویید، خب دستینی یک شوتر است، اما این حرف بیشک غلط است. چون در ابتدای بازی کلاس خود را انتخاب میکنید و وقتی جلوتر میروید و به شاخههای مهارت دسترسی پیدا میکنید و انواع و اقسام لوت بر سرتان میریزد، میگویید این یک نقش آفرینی است، اما این هم غلط است! چون با دنیای باز و چهار سیارهی مختلف با میزان ماموریتهای زیاد مواجه میشوید و با بازیکنان دیگر ملاقات میکنید و به خود میگویید این یک MMO است اما این هم غلط است! دستینی همهی این چیزهاست و هیچ کدام. در آن واحد هم میخواهد شوتر قدرتمندی مثل هیلو باشد و هم دنیایی بزرگ و منعطف داشته باشد مثل World of Warcraft. مشکل از همان اول این بوده که دستینی هم خدا را میخواهد هم خرما غافل از آنکه برای رسیدن بهشان حاضر به کار کردن نیست! هر کدام از عناصر به اندازهی کافی عمق ندارند.
یا لااقل این مشکلی بود که نسخهی اول بیشتر از آن رنج میبرد. بزرگترین پیشرفت دستینی 2 در عمیق کردن تجربیات سطحی نسخهی اول است، تلاشی که با بستهی The Taken King تا حدی جواب داده بود. مثلا محیط باز و بزرگ بازی را در نظر بگیرید، هر چند گاه آشفته به نظر میرسد اما پر از محتوا و نکات ریزی مثل محیط زیست حیوانات گوناگون است. برای کسی که دستینی 1 را حتی تا حد قابل قبولی بازی کرده، اولین چیزی که توجهاش را معطوف میکند، تنوع بیشتر مراحل است، هر چند به اندازهی سر سوزن! روند مراحل داستانی قابل قبول است یا لااقل بیشتر از بازی اول به آن بها داده شده اما مراحل فرعی دستینی 2 جایی است که تنوع وعده داده شده میدرخشد. مثلا به جای 30 بار اسکن کردن گوست (ربات معروف سری) این بار گاه سوار تانکها و یا خودروهای دشمنان میشویم، گاه از لیزرها و بمبها عبور میکنیم، بعضی وقتها هم به چیزی غیر از دشمنان شلیک میکنیم. گاهی همان شلیک کمی فکر بیشتر میطلبد و باید در نظر بگیریم شلیک به کدام طرف کار را راحتتر میکند؟ متاسفانه به مانند همیشه، بهترین طراحی مراحل پشت Strikeها و Raid بازی ماندهاند و کسانی که پیش از رسیدن به آنها قید بازی را بزنند، از تجربهی بهترین فصول بازی محروم میشوند.
به نظرم این قفل کردن محتوا برای سطوح بالا دردسر ساز است و محدودیتهای جدید مسئله را حتی بدتر کردهاند. بسیاری از محتواهایی که در همان ساعات ابتدایی بازی اصلی ظاهر میشدند مثل چندین Strike و یا دسترسی به Sparrowها (وسایل نقلیهی نیزه مانند نگهبانان که به شدت به جابجایی بازیکنان کمک میکرد) بسیار دیر ظاهر میشوند و بازیکن باید بخش اعظمی از داستان را بگذراند تا بتواند به آنها برسد آن هم در حالی که بازی اول همان ابتدا Sparrowها را در اختیار گیمر میگذاشت.
گذشتن از بخشهای داستانی هم برای خودش داستانی است! بله داستان دستینی 2 بینهایت بهتر از نسخهی اول است، بازی صراحتا شخصیت بدش را معرفی میکند تا مثل نسخهی اول هاج و واج دنبال “چیزی که میخواهیم با آن مبارزه کنیم” نباشیم، به شخصیتها کمی عمق میدهد (خیلی ناچیز البته که گاه حس میکنم از سرمان هم زیادی است!) تا اندکی آنها را بشناسیم، ارجاعات بسیاری به شخصیتهای معروف دارد (یک ربات دوست داشتنی و دیوانه!) و به شدت تلاش میکند به بهترین اپرا فضاییها نزدیک شود (باور نمیکنید داستان چه شباهتی به Mass Effect 2 دارد) خب شر آن کارتهای Grimoire هم کم شده و دیگر نیازی به سر زدن به سایت بازی برای فهمیدن داستان نیست! اما مسئله این است که 20 دقیقه بعد از باس فایت پایانی، تمام تلاشهای دامینوس غول (Dominus Ghoul) شخصیت منفی این نسخه فراموش میشود چون برخلاف کات سینهای فوق العادهی بازی، مواجهه در بطن گیمپلی چندان به یاد ماندنی نیست و کاری پیش نمیبرد؛ بهتر است بگویم، لحظات و شخصیتهای به یاد ماندنی داستان اصلی برخلاف ماموریتهای فرعی بسیار اندکاند. طی کردن این مسیر هم به خصوص اگر یک نفر باشید، بعید نیست خسته بشوید و به کل از خیرش بگذرید.
برای همین حسی که بخش داستانی به تجربهی دستینی 2 میدهد، شبیه به بخش آموزشی است! بعد از تمام کردن داستان تازه استارت چرخهی گیم پلی بازی میخورد. مجموعهای فعالیت پیش روی شما هستند، از Strikeها و Raid تا ماموریتهای جنبی، Patrolها (که به شخصه دوست دارم به آنها ماموریت چای خوری بگویم!) و مبارزات PvP (که به Crucible مشهورند) و خب هر کدام از اینها فهرستی سه تایی از چالشهای هفتگی دارند، همه و همهی این فعالیتها به یک سمت میرود؛ گرفتن لوت بیشتر برای قدرت بالاتر. دستینی 2 برای بهتر شدن این سیستم دو تغییر تدارک دیده که بسیار پسندیدهاند: یکی اینکه تمرکز بیشتر بر روی قدرت (Power) شماست. قدرت، عددی است که براساس قدرتمندی وسایلتان از تسلیحات تا زره تعیین میشود و این موضوع اهمیت لوت خوب را بیشتر میکند. (طرفداران نسخهی اول این پارامتر را با نام Light به خاطر دارند) دومی سیستم سکهها یا Tokenهاست. هر فعالیتی یک سکه به شما میدهد و جمع آوری آنها و تحویل دادنشان به فرد مسئول آن ناحیه، وسایل افسانهای (یعنی وسایل نوع بسیار کمیاب) به همراه دارد و به این شکل، دست شما برای انجام هر فعالیتی باز است.
تغییرات ریز دیگری هم در بازی دیده میشود؛ مثلا هر کلاس یک حرکت ویژهی جدید دارد که از قضا به شدت جذاباند. سیستم دسترسی به اسلحهها هم تغییر کرده. این بار به سه بخش اسلحههای معمولی (یا Kinetic) انرژی و قدرتی دسته بندی میشود. جایگیری برخی اسلحهها (مثلا شاتگان در بخش قدرتی) احمقانه است و کارکرد این اسلحهی دوست داشتنی را کم کرده ولی به طور کلی سیستم جدیدتر را کارآمدتر دیدم به خصوص با توجه به چرخش دائم اسلحهها در ساعات ابتدایی، این حرکت امکان تجربه کردن همهی لوتها را فراهم میکند. یک تغییر مهم دیگر هم در کلنها دیده میشود. اکنون اعضای کلن میتوانند در بازی هم یکدیگر را دیده و با شرکت در فعالیتها به ارتقای سطح کلن کمک کنند که جایزه و لوتهای مخصوصی خواهد داشت و از حق نگذریم، بازی با دیگران مزه میدهد، به خصوص دوست و آشنا! راستی پردیسگیم هم کلنی راه اندازی کرده و شما هم میتوانید عضو خانوادهی دستینی ما شوید!
اما یکی دو تغییر هم هستند که بیش از حد ناخوشایندند. مثلا بخش PvP یا Crucible معروف به شدت ناامید کننده ظاهر شده. به شخصه افراد زیادی را میشناسم که از Crucible نسخهی اصلی لذت نبردن اما من یکی از طرفدارانش بودم. معتقدم بخش اعظمی از جذابیت Crucible به سبب سادگی و تنوع بالایش بود. اما نه نقشههای جدید به اندازهی کافی جذابند و نه مودهایی که ارائه شده. مثلا یکی از مودهای جدید، Survival است که با وجود تمام جذابیتاش، به سبک و سیاقی که دستینی مدنظر دارد نمیخورد بخشی دیگر از این مسئله به محدود شدن تعداد بازیکنان برمیگردد. از بین تمام حالات ممکن نسخهی اول، بانجی تنها بر روی چهار در مقابل چهار تمرکز کرده. گفته شده که تمرکز بر روی این مسئله برای متعادل سازی و طراحی بهتر نقشهها بوده اما بارها مسائلی مثل کمپینگ را در نقشهها به وفور یافت میشود.
مسئلهی دیگر و حتی بزرگتر، Matchmaking افتضاح است. شاید مخاطب PvP بازی کم باشد اما شروع هر مسابقه دست کم 10 دقیقه طول میکشد! بدتر از آن نحوهی چینش بازیکنان است. چندین بار با تیمی افتادم که همگی از یک کلاس بودند! چنین مسئلهای انعطاف پذیری تیم را پایین میبرد و هر گونه برنامه ریزی بیش از حد تک بعدی میشود. این مسئله را در حالی میگویم که بانجی خودش مبتکر Matchmaking بوده و چنین سقوطی جای تاسف دارد. حرف از مشکلات Matchmaking شد، سرورهای دستینی 2 به خصوص روزهای اول دائم در حال ارور بودند و یکی دو باری نیز بازی کرش کرد (آن هم حین نبردی سخت و سهمگین!) و چند روزی قید بازی کردن را زدیم! اگرچه مشکلات عرضه همیشه برای بازیهای آنلاین بوده و امیدوارم دستینی 2 سرویس دهی خوبی در آینده داشته باشد.
در نهایت باید سراغ یک بخش شاخص و بسیار مهم دیگر برویم و آن چیزی نیست جز موسیقی! موسیقی نسخهی اول به اندازهی کافی جنجال راه انداخت، از همکاری با پاول مک کارتنی افسانهای تا خروج آهنگساز همیشگی بانجی یعنی مارتی اُدانل و در نهایت تمام جوایز را هم درو کرد. در دستینی 2 هم هر چند تیم پیشین حضور ندارد، اما ستارهها همچنان میدرخشند. با رهبری مایکل سالواتوره، دیگر کهنه کار بانجی، موسیقی دستینی دو به همان اندازه زیبا، گوش نواز و حماسی است. اصلا حجم عظیمی از آن حس حماسی و هیجان نبردها بر دوش موسیقی است. روحی که دستینی دارد از خود بروز میدهد بیش از همه چیز از نوای زیبایی که ما را همراهی میکند احساس میشود. به این موضوغ، طراحی هنری فک برانداز سیارات را هم اضافه کنید تا مشکلات فنی گرافیک دستینی 2 را بپوشانند.
منبع پردیس گیم
نقد و بررسی بازی خرید بازی DESTINY 2 برای ps4
برای خرید بازی DESTINY 2 برای ps4 میتوانید سفارش بازی را در سایت گیم خرید ثبت فرمایید و در سریعترین زمان ممکن بازی خود رو دریافت نمایید
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.